سفارش تبلیغ

] English > | خانه***| قسم به قلم (وب نوشت) ] رادیو حسنی سلام ، این وبلاگ دعوتی است برای ملاحظه مقالاتم در حوزه رسانه و تکنولوژی اطلاعات

برو به پائین صفحه

به توسعه انسان می انجامد IT
?حسین حسنی

چهارشنبه 86/8/9 ساعت 10:9 صبح

جایگاه انرژی در نگاه مدیران رسانه ای

 درج مقاله در ماهنامه افق رسانه  شماره60(صفحه45)

وقت تنگ است ، آنچنان که برخلاف رویه تهیه هر نوشتاری ، نمی توان با مقدمه نوشت ، با کسب اجازه ،بی مقدمه به  اصل مطلب میپردازم .

مدیران رسانه ای در برخورد با انرژی ( نفت وگاز) چگونه می اندیشند!؟

در ژرفای نگاه مدیر رسانه ملی ، انرژی در چه جایگاهی است !؟

اغلب بحث ها درباره منابع و کاربردهای انرژی حتی در جوامع مدرن ، با فقدان گسترده سواد علمی ، اطلاعات نادرست وسوگیری همراه است.

طی 60 سال گذشته ،نفت خام به مهمترین سوخت جهان تبدیل شده است ؛ 40% کل تولید انرژی جهانی به نفت اختصاص دارد اما گاز25% تولید انرژی جهان را به خود اختصاص داده است.

نگرانی زیست محیطی ، کاهش منابع نفتی ، افزایش هزینه های استخراج وپالایش نفت و این آخری " هژمونی سلطه  جهانی" در سالهای گذشته حرکت از نفت به گاز را تسریع کرده است.

(روسیه 25%-  ایران 15%-  قطر 7%  -  عربستان و امارات جمعاً 4%)

سهم جهانی گاز را به خود اختصاص داده اند، از این رو خاورمیانه ، 35% ذخایر شناخته شده گاز طبیعی را داراست.

مرکز راهبری انرژی آمریکا اعلام کرده:

" منحنی تقارن صعود و نزول شامل انرژی هم می شود ،بر این اساس استخراج جهانی نفت هنگامی که مجموعه تولید از میانه این منحنی بگذرد ، نزول خود را شروع خواهدکرد ، این امر تا سال 2010 به وقوع خواهد پیوست، پیش بینی می شود که کمبود جهانی نفت موجب بیکاری فراگیر ، صفوف فقیران وبی خانمان ها و پایان تمدن صنعتی را رقم زند."

 سازمان " سیا" : فرصت طولانی برای گذار آرام به منابع جایگزین نفت را برای جهان متصور نیست .

اگر چه گذار از سوخت های بیومس به زغال سنگ از زغال سنگ به نفت ، از نفت به گاز طبیعی ، منافع عظیم برای ارتقاء وضع اقتصادی و اجتماعی به دنبال داشته است، اما گذار نفت به گاز ،نیازمند تجدید سازمان در تاسیسات زیر بنایی گرانقیمت ( نیروگاههای برق ، تانکرهای سوخت،  کشتی و ...)، تغییر الگوی مصرف جهانی و ... است که چند نسل طول خواهد کشید تا جوامع خود را با منابع جدید انرژی و شیوه های تغییر آن هماهنگ سازند.

            این "گذار چند نسل "با آن تصور سازمان سیا ، پارادوکس آفرین است!

در سال 2000 کشورهای ثروتمند که تنها یک پنجم جمعیت جهان را تشکیل می دادند ، 70% کل انرژی جهان را مصرف کردند.

و آمریکا به تنهایی ( کمتر از 5% جمعیت جهان) 27% کل انرژی را مصرف کرده است.

میانگین سرانه ملی استفاده از نفت در کشورهای جنوب بخصوص آفریقا 20 کیلوگرم است ،اما میانگین سرانه ملی استفاده از نفت در کشور آمریکا 7 تن نفت است.

سوال : چقدر هزینه نیاز است تا زندگی ای سالم ، پربار و به لحاظ عقلانی ارزشمند فراهم شود ؟

جواب:  بررسیها نشان می دهد جامعه ای که حاضر باشد غذایی کافی ، خدمات بهداشتی مناسب ، امکانات تحصیلی مناسب ایجاد نماید با سرانه یک تن نفت رفاه مادی مناسب ، امید به زندگی بالا ، مواد غذایی متنوع ، فرصت های تحصیلی و شغلی مناسب را تضمین می نماید.

حداکثر شاخص توسعه انسانی، نیازمند 5/1 تن معادل نفت نیاز دارد.

پس آمریکا با 7 تن نفت سرانه از جان ملتها، چه می خواهد !؟

در راهبرد آمریکا و جهان قرن بیست و یکم و طرح سیاست ملی انرژی دولت بوش این چنین آمده است :

"ایالات متحد آمریکا نمی تواند مطابق با برنامه بوش واردات نفت خود را به میزان 50 درصد افزایش دهد و در عین حال خود را در امور اقتصادی و نظامی کشورهای صادر کننده نفت درگیر نکند. خواه این دخالت می تواند به صورت مالی یا سیاسی باشد ، اما در بیشتر موارد به اقدام نظامی نیاز است".

پاشنه آشیل تهدید امنیت ملی آمریکا ، بدون شک انرژی ( نفت و گاز) است .

نوآم چامسکی :

"در منطقه سرشار از انرژی خاورمیانه ، تنها دو کشور هستند که از تسلیم به خواسته های ابتدایی امریکا سرزده اند ایران و سوریه ، ایران تا بحال مهمتر از دیگری است. برای آمریکا مسئله اصلی در خاورمیانه کنترل موثر بر منابع انرژی بی بدیل آنجا بوده ، هست و خواهد بود. دسترسی مسئله ثانوی است!، تسلط و کنترل داشتن ، ابزار سلطه جهانی تلقی می شود... این تصادف تاریخ است که مهمترین منابع نفتی جهان عمدتاً در مناطق شیعه نشین خاورمیانه یعنی جنوب عراق ، مناطق مجاور با عربستان صعودی و ایران هستند که ذخیره های عمده گاز طبیعی رانیز داراست. بدترین کابوس آمریکا این خواهد بود که اتحادی شیعی پدید بیاید که بیشتر انرژی جهان را در اختیار داشته باشد و مستقل از امریکا شود ، اگر چنین بلوکی پدید بیاید ممکن است حتی به جدول امنیتی انرژی آسیا در چین نیز بپیوندد.اگر برنامه ریزان دولت بوش باعث چنین اتفاقی شوند ، موضع قدرت آمریکا را در جهان شدیداً تضعیف کرده اند. بنابراین آمریکا نمی تواند بدون روبه رو شدن با احتمال از دست دادن تسلطش بر منابع انرژی خاورمیانه، عقب نشینی کند".

نیاز شدید آمریکا به نفت ( کمتر) و گاز( بیشتر) ،حرکتها ی متنوع و گوناگون آمریکا را در قبال جهان به دنبال داشته است ،از انقلابهای نارنجی تا موافقت یا مخالفت با عبور خط لوله ، حضور در حوزه دریای خزر ،(منطقه خلیج فارس ) که این آخری اصلی ترین توجه سیاست خارجی آمریکا است.

عربستان ، قطر ، کویت ، متاسفانه عراق ، امارات و ... حامی بی چون و چرای آمریکایند، که فقط عربستان به تنهایی توان برآوردهای انرژی آمریکا و جهان را داراست.

پس این هیاهو و لشگر کشی و ... برای چیست؟

رهبر فرزانه( که حتی ما را یارای تملق خردمندانه نیز نیست) در مختصات جهانی طرح" اوپک گازی" را با تشکیل روسیه و چند کشور حاشیه خلیج فارس مطرح نمودند.

روسیه به اصطلاح پیشرو! از شوک این استراتژی و مهمتر، طرح آن از سوی ایران ،سفر دوره ای منطقه را با ختم به قطر پایان داد،

آمریکا که از جانب قطر و ا قمار خود مطمئن است، در واکنشهای اولیه سکوت پرمعنایی را البته با برخی از اظهارات مقامات پشت پرده ادامه داد.

نیک روشن است : در انبوه سناریو ها وراهبردهای گوناگون ، نزد عالمان آمریکا و همچنین در دستگاههای عریض و پیچیده آن در چند سال اخیر ، ردی را از طرح" اوپک گازی "حداقل طی سالهای دور نمی توان یافت!.

برخود می بالیم از دشمن شناسی پیرفرزانه آن سان که :

"اکنون آمریکا و غرب مستکبر، به این جمع بندی رسیده اند که کانون بیداری وایستادگی در برابر نقشه های حاکمیت آنان بر همه جهان ، کشورها و ملت های مسلمان ، بویژه منطقه خاورمیانه است و اگر با ابزار اقتصادی و سیاسی و تبلیغی و سرانجام نظامی نتوانند در چندسال آینده نهضت بیداری اسلامی را مهار و سرکوب کنند همه محاسبات آنان برای حاکمیت مطلق بر مهمترین منابع نفت و گاز که تنها وسیله محرکه ماشین صنعتی وبرتری مادی آنان بر همه بشریت است به هم خواهد ریخت وکلان سرمایه داران غربی و صهیونیست ها که بازیگرپشت صحنه همه دولت های مستکبرند از اوج اقتدار تحمیلی خود ساقط خواهد شد."

 

و اما مدیران رسانه ای :

وظیفه بیداری با کیست !؟

 - انعکاس ردپای غارت و چپاول منابع انرژی ملتها بویژه ملتهای اسلامی از سوی آمریکا و .. در برنامه ها وخبرها بویژه برای بیداری مخاطبان ملی و فراملی، اکنون یک تکلیف است

- ایجاد شورا/معاونت/... برای سیاستگزاری و تمرکز بر مقوله انرژی و هشدار به ملل، اکنون بایسته است.

- ظرفیت اطلاعات فنی و تخصص وزارت نفت، می بایست طلب شود.

- بند( 3 )چشم اندازی در افق ده سال آینده رسانه ملی، که اشعار می دارد "الهام بخش و اثر گذار بر تحولات منطقه و جهان اسلام در ترازی برتر از سایر رقبا" فرا رسیده است.

- 11 سپتامبر به فتح انرژی عراق ختم شده ، روزها ،هفته ها ، ماهها و چه بسا سالهای آتی در راستای "امنیت ملی آمریکا !" حداقل منجر به جنگ نرم رسانه ای خواهد شد.چه آرایشی لازم است؟

-  ناتوی فرهنگی پیش روی ،مدیر رسانه ای را فرا می  خواند.

- ایجاد گروه انرژی با هدف هدایت افکار عمومی در کنار گروه های اجتماعی ، ورزش ، خانواده و ...  در شبکه ها دیگر نه تنها بی ارتباط نیست، بلکه نشان از افق نگری رسانه ملی دارد.

- عطر هراس آمریکا را از حرکت برای تغییر و تحول در رسانه ملی ، می توان استشمام کرد ؟

- وقت آن رسیده که دفتر خبری ، خبرنگار و... در کانونهای بیداری بر انعکاس و بزرگنمایی، کوچکترین مراوده انرژی در باب گاز، حی حاضر باشد.

- تشویق ملل ، دولتها بویژه روسیه و ... برای تحقق " اوپک گازی " با جریان سازی رسانه ملی شدنی است.

- بستر تحقق اصل 44 بویژه در باب سرمایه گذاری داخلی و خارجی در بخش انرژی و فراوردهای آن ، حضور پررنگ رسانه ای را می طلبد.

- می توان با این همه ظرفیت، جنبش نرم افزاری بوجود آمده را مدیریت کرد؟

 


رسانه

نظر شما( )

برو به بالای صفحه

[ |

تعداد بازدیدکنندگان

42330



رادیو اینترنتی من


تلویزیون اینترنتی من

مقالات من

. نگاهی به احکام مدیریت در سازمان
. لزوم جایگزینی استراتژی انتخاب و ...
. تکنیکهای ارتباط موثر
علم مدیریت فازی
پیشنهاد
فناوری اطلاعات در برنامة چهارم ...
مفهوم سواد اطلاعاتی وبا سواد اط ...
سواد رسانه ای برای همه ایرانیان
هفت اصل بیل گیتس
هم افزایی
طرح ایجاد بخش یا گروه تحقیق وتو ...
تاریخ اینترنت در ایران
دیدگاه انتقال
شهروند دیجیتال
زمستان 1386
پاییز 1386
تابستان 1385
بهار 1385
زمستان 1384
پاییز 1384

پیام

جستجو

0

0
0ت

موسیقی وبلاگ

اشتراک

 

<

hasani@iran.com

دیدار مجدد